یه جمعه سه نفره باحال
مهرسا دخترم جمعه تنها روزی یه که بابا ناهار میاد خونه و عصر هم تعطیله دیروز هم طبق معمول همیشه بابا ناهار اومد خونه من جمعه ها غذارو به سفارش بابایی درس می کنم دیروز شیوید پلو با گوشت درست کردم و بابا هم کلی خوشش اومده بود و با اشتها خورد عصر هم من و بابا تو رو بردیم حموم
این عکسو بعد حموم ازت گرفتم
عاشق دساتی تا فرصت گیرت بیاد انگشتاتو میخوری تازه دیگه پستونکتم یادت رفته
خوب داشتم میگفتم بعد این که حموم تو تموم شد بابا گفت که امشب برامون پیتزا درست می کنه با هم رفتیم بیرون وسایل پیتزارو خریدیم و اومدیم خونه حیف که تو نمی تونی غذا بخوری بابا همش میگه مهرسا زودتر بزرگ بشه تا من براش پیتزا درست کنم گرچه تو نمی تونی غذا بخوری ولی ما سه تا پیتزا درست کردیم سهم تو رو هم من و بابا خوردیم
اینم دسپخت باباجون
پیتزای بدون پنیر
پیتزای با پنیر
پیتزای آماده خوردن
اینم پیتزای مخلوط اسلایس شده
مهرسا جونمموقع خوردن این غذای خوشمزه هم تو مشغول تماشای تلویزیون بودی