مهرسامهرسا11 سالگیت مبارک

برای بزرگی خورشید تابان زندگیمان ، مهرسا

اولین حموم مهرسا جون در 6 / 3/ 92

1392/3/21 13:09
نویسنده : ماهرخ
385 بازدید
اشتراک گذاری

تجربه ی شیرین اولین حمام

دخترم امروز برای اولین بار رفتی حموم البته با کمک من و مامان جون. توی حموم مامان جون تو رو توی دستاش گرفته بود و من حمومت می کردم. اول بدن کوچولوتو لیف زدم و بعد به سرت شامپو زدم. وقتی آب می ریختم روی بدنت کلی ذوق می کردی. بعد این که حموم تو تموم شد بهت شیر دادم و رفتم حموم. دخترم امروز 7 روزت شد. من کلی خوشحالم از این که تو روز به روز بزرگتر می شی. راستی مهرسا جون امروز بابایی ما رو گذاشت خونه ی مامان جون و رفت جم سر کارش. من کلی گریه کردم. دلم برا بابایی ات تنگ می شه. موقع رفتن تو رو کلی بوسید. به من گفت که مواظبت باشم  و شبا با حوصله بهت شیر بدم. عزیزم توی این 6 شب که تو به دنیا اومدی بابا کنار گهوارت می خوابید و با صدای گریه ات بیدار می شد و تو رو به من می داد تا من بهت شیر بدم. ولی امشب من و تو تنهاییم. من باید خودم بیدار بشم البته مامان جون و خاله هات هم هستند. عزیزم دوست دارم اینم عکس های تو و بابا جونت موقع خداحافظی.مهرسا و باباشمهرسا و بابا جونشمهرسا و بابا جونشمهرسا و بابایی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان ایلیا
21 خرداد 92 2:01
سلام مامانی.



تبریک میگم،مبارک باشه به دنیا اومدن گل دخترت.



خدا حفظش کنه،پسر ماهم خوشحال میشه به وبلاگش سر بزنید






















سلام عزیزم ممنون که به وب دخترم حتما به وب گل پسرت سر می زنم خدا براتون حفظش کنه