دو ماهگی مهرسای گلم
دختر قشنگم مهرسای مامان دو ماهگیت مبارک عزیزم مهرسا دخترم تو این دو ماهی که به زندگی من و بابایی پا گذاشتی زندگیمون رنگ و بوی دیگه ای گرفته درسته بچه داری خیلی سخته ولی من اصلاً خستگی رو حس نمی کنم و با تمام وجود ازت مراقبت می کنم اونقد دوست دارم و بهت وابسته شدم که وقتی خوابت طولانی میشه میام بغلت می کنم و تو رو به سینم فشار میدم این روزا خیلی روزای خوبیه خدارو بارها به خاطر داشتن تو شکر می کنم من و بابایی برای حرف زدنت خندیدنت لحظه شماری می کنیم در ادامه مطلب کارای مهرسا جون تو دو ماهگی تو این ماه تو دیگه من و بابایی رو کامل می شناسی و من وقتی میرم توی آشپزخونه با چشمات منو دنبال می کنی ...
نویسنده :
ماهرخ
18:47